نیلوفر(پیچک)
آه ای پیچک پیچیده به من
باز پاییز و تو هم خشکیدی
یاد دارم که بهاری سرسبز
دست در دستم و میرقصیدی
یاد آن خنده زیبای تو باز
مرهمی بود برای دردی
هر زمانی که تو تا وقت سحر
با من از عشق سخن می کردی
یاد گل بوسه که بر گونهی تو
لبم از شهد هوسها میچید
یا زمانی که تنت در تن من
گرم میشد و به هم میپیچید
آه ای پیچک پیچیده به من
باد ما را چه جدا میخواهد
تف برآن هرزگی ذاتش باد
که مرا از تو سوا میخواهد
آه از فصل خزان بیزارم
چون پر از فاصله و دلتنگیست
معنی عشق نمیداند چیست
قلب پاییز یقیناً سنگیست
مرگ هر برگ غمی سنگین است
که بر اندام زمین میبارد
قاصدش شیههی سرمای نسیم
خبر از داغ جدایی دارد
برو ای پیچک خشکیده به من
از درون در غم تو میسوزم
تا مگر بار دگر باز آیی
چشم بر دست زمین میدوزم
مرصاد مستقیمی
پاییز ۹۶
باز پاییز و تو هم خشکیدی
یاد دارم که بهاری سرسبز
دست در دستم و میرقصیدی
یاد آن خنده زیبای تو باز
مرهمی بود برای دردی
هر زمانی که تو تا وقت سحر
با من از عشق سخن می کردی
یاد گل بوسه که بر گونهی تو
لبم از شهد هوسها میچید
یا زمانی که تنت در تن من
گرم میشد و به هم میپیچید
آه ای پیچک پیچیده به من
باد ما را چه جدا میخواهد
تف برآن هرزگی ذاتش باد
که مرا از تو سوا میخواهد
آه از فصل خزان بیزارم
چون پر از فاصله و دلتنگیست
معنی عشق نمیداند چیست
قلب پاییز یقیناً سنگیست
مرگ هر برگ غمی سنگین است
که بر اندام زمین میبارد
قاصدش شیههی سرمای نسیم
خبر از داغ جدایی دارد
برو ای پیچک خشکیده به من
از درون در غم تو میسوزم
تا مگر بار دگر باز آیی
چشم بر دست زمین میدوزم
مرصاد مستقیمی
پاییز ۹۶
نظرات
ارسال یک نظر